قسمت آخر: قابل توجه “شو”رای ملی مقاومت : ننگ ابدی مزدوری عربستان را از پیشانی خود بزدائید

آگوست 8, 2016

قسمت آخر: 

قابل توجه “شو”رای ملی مقاومت: ننگ ابدی مزدوری عربستان را از پیشانی خود بزدائید

با مقدمه ای که در قسمت اول و معرفی مختصر ترکی الفیصل و رابطه اش با سازمان و مسعود رجوی بطور اخص و اینکه از

روز اول انقلاب بعنوان وزیر اطلاعات عربستان که خود را رقیب عمده ایران در منقطه  تلقی میکند و شروع جنگ ایران و عراق و همدستی کامل آن با عراق در تامین مالی و تسلیحاتی عراق و سپس سازمان  و اینکه بسیاری از اهداف در داخل ایران بدستور عربستان بدست تیمهای عملیاتی مسعود رجوی مورد تهاجم قرار میگرفت بنوعی دست در کنترل و رهبری این تشکیلات بهمراه عراق داشته است. توجه داریم که عراق نیز که اساسا کنترل مجاهدین و برنامه ریزی عملیات تروریستی در درون ایران را در دست داشت خود نیز در تامین انجام عملیات تروریستی روی اهدافی که عربستان دستورش را میداد و  یا علاقه مند بود در زمانهاییکه نیاز داشت به اجرا درآید نفع داشت چون خود عراق نیز در زمان جنگ از عربستان کمکهای بسیاری دریافت مینمود که با بخدمت گرفتن تشکیلات رجوی برای سعودیها عملا از سعودیها تشکر میکرد و پاسخ کمکهایشان را میداد.

صحت این اطلاعات را نیز همه کسانیکه سیاست آن سالهای عربستان محافظه کار را میشناختند میتوانند درک کنند که تا چه میزان تشکیلات مسعود رجوی در خدمت و مزدوری آنها پیش رفته بود که عربستان در سال 1366 حاضر میشوند کار خطرناک سیاسی حضور مسعود رجوی را در عربستان آنهم نه عربستان امروز بلکه عربستان محافظه کار نزدیک به سی سال قبل بپذیرند. مسعود رجوی که از سال 1360 تا 1366 هنوز دم از ترور و کشت و کشتار در داخل میزد، همه میدانستند که کشتار دفتر ریاست جمهوری، دفتر حزب جمهوری، و ترورهای مردم کوچه و بازار و… را انجام میداد. تفاوت عراق نیز با عربستان بسیار بسیار آشکار است که عراق کشوری بود در حال جنگ با ایران و بالاتر از سیاهی برایش رنگی نبود. ضمن اینکه بعد از انقلاب ایران بنده به چشم دیده و شنیده و دیده ام که حتی همین صدام بعد از انقلاب ایران از ترس اثرات جنبش مردم ایران دستور تشکیلاتی داده بود که همه حزب بعث عراق قرآن را حفظ کنند. و شروع به ساختن انبوه مسجد در عراق نمود.

پولهای عربستان و جلسه “شو”رای ملی مقاومت

اما موضوع مرحوم بودن یا شدن مسعود رجوی از قول ترکی الفیصل

ما از طرف شورایی ها و یا در نشست جمع شوراییها البته بدون حضور نمایندگان رجوی، میخواهیم شقوق مختلف را بررسی کنیم و ببینیم که عقل و منطق با توجه به ارائه نشدن اطلاعات دقیق و رسمی و روشن از طرف فرقه رجوی چه چیزهایی را حکم میکند؟

  1. فرض اینکه ترکی الفیصل اشتباه لپی کرده است که گفته شوهر مرحوم شما مسعود رجوی” آنهم دوبار.

الف: با توجه به حقایقی که تا اینجا بدان دست یافتیم و از اشراف او نسبت به این تشکیلات سخن گفتیم آیا امکان دارد که چنین فردی که سابقه ربع قرن کار اطلاعاتی دارد، یک دیپلمات عالیرتبه (سفیر عربستان در آمریکا و انگلیس) است یعنی بسیار فرد دقیقی است و معنی یک واو بالا و پائین در حرف و گزارش را میفهمد که میتواند زمین تا آسمان موضوع حرف و گزارش را عوض کند، آنوقت اشتباه لپی اینچنینی بکند؟ آنهم نه در مورد مثلا روز دقیق سی خرداد به تاریخ مسیحی یا روز به اصطلاح آزادی مریم رجوی … بلکه در مورد مسعود رجوی!!!! آنهم موضوع مرگ و زندگیش!!!!!!!!!؟

اصلا مرگ و زندگی مسعود رجوی چه ربطی به ترکی الفیصل داشت؟ مگر جلسه ختم مسعود رجوی بوده که بدان اشاره نمود آنهم بتاکید و دوباره. که بنوعی تسلیت گفتن به مریم رجوی بود.  مگر ترکی الفیصل نیامده در شو سالانه در حمایت از آنها حرف بزند، مگر در دعوت جز کلماتی مانند مقاومت مردمی و ستادهای مبارزاتی و گردانهای شورشی و … چیز دیگری به دعوت شونده میگویند مینوسیند؟ مگر سخنران دیگری چنین موضوعی را مطرح کرده بود؟  مگر قبلا خبر داشته که مسعود رجوی مرده است و حالا در اولین فرصت علنی که در شو مریم رجوی پیدا میکند بدان اشاره کند و از مریم رجوی دلجویی نماید؟ جواب در شق اشتباه لپی خیر است. خیر، نه تنها نبوده بلکه شو مریم رجوی تماما در تائید حضور مسعودرجوی و نمایش بزرگ عکسهایش در سالن بر روی پرده های بزرگ و کف زدن حضار و فریادهای مریم رجوی و فراخوان های او و خدا نگهدار گفتنهایش …. بوده است. یعنی حرف ترکی الفیصل صد و هشتاد درجه با سمت و جهت و سوی شو مریم در تضاد بوده است. چـــــــــــرا؟

ب: آیا ترکی الفیصل خنگ و خرفت شده؟ ویا دچار آلزایمراست و نمیداند چه میگوید؟ اشتباه لپی را البته میتوان در چنین شقی پذیرفت که کسی دچار مشکلات پیری شدید باشد و کلا قاطی کرده باشد و بیاید خوب چنین مطلب بی ربطی را بیان کند. اما دیدیم که عربستان ببخشید ترکی الفیصل آمده دارد از فردوسی که کارش نجات ایران و ایرانی و زبان و فرهنگ و تمدن آن از دست تهاجم همین عربهای بی فرهنگ و تمدن آنزمان بوده سخن میگوید و یا عجبا عجبا!!! همانند اینکه نتانیاهو بیاید در جلسه محمود عباس شرکت کند و از قهرمانان فلسطین و یاسرعرفات و … بعنوان ناجیان فلسطین از دست اسرائیل صحبت کند. خیر منطق و عقل سلیم نمیتواند قبول کند که اشتباه لپی کرده باشد.

2.      بررسی فرض، “ترکی الفیصل آگاهانه” گفته است.

اگر بگوئیم که ترکی الفیصل آگاهانه اینکار را کرده باید دلیل آنرا جستجو کنیم.

الف: شق آگاهانه بدین معنا که فرقه رجوی با دادن اطلاعات غلط به وی از او خواسته اند که از مرگ مسعود رجوی صحبت کند تا آنگونه که بعضی مفسرین از همه جا بی خبر بگویند که با اینکار موجب مطرح شدن مجاهدین شود.

این بدان معناست که:

1). آیا ترکی الفیصل بازیچه دست فرقه رجوی است که بنوعی فریب داده شود، یا به او القاء کنند تا بمنظور تبلیغاتی فرقه و اینکه مطرح شود و انعکاس رسانه ای بگیرد این موضوع را مطرح کند؟. یا اینکه سخنرانی او را نیز مانند همه کسانیکه با پولهای کلان جهت سخنرانی میخرند و محورهای سخنرانی آنها را مینوسیند و میدهند که بخوانند برای او نیز اینکار را کرده اند؟ آنهم بمنظور تبلیغی و طرح شدن در مطبوعات! چون نمیشد که فقط موضوع فوت رجوی را بگویند و امیدوار باشند که شاید او طرح بکند یا نکند. در هرحال آیا این شق و فرض منطقی است؟ میدانیم که همه سخنرانان جلسه پول میگیرند و حرفهایی میزنند ولی آیا شاهزاده سعودی هم نیاز به پول دارد؟ یا همه دار و ندار فرقه رجوی متعلق به اوست و پول بقیه همان شو و سخنرانان را هم ایشان پرداخت کرده است؟ بنابراین ترکی الفیصل مانند بقیه نیست که بشود به او امر و نهی کرد و سخنرانیش را تعین کرد. از طرفی نیز با توجه به اهمیت کاملا متفاوت او با دیگر سخنرانان و جایگاه او و قدرت سیاسی او آیا بعد از این فریب توسط مریم رجوی واکنش نشان میدهد یا خیر؟ ضمنا آیا مریم رجوی و مغزهای متفکر این فرقه، مغز … خورده که آبرویشا را با شیطان معامله کنند و مسعود رجوی و مریم رجوی سالیان بدنبال سعودیها باشند و خود فروشی کنند بعد اینگونه این دشمن شماره یک رژیم و حامی خود را برای خودشان خراب کنند؟ بنابراین شق اینکه فریب خورده و اطلاعات غلط را به او خورانده اند و… اساسا امکانپذیر نیست و اینکار بطور استراتژیک عربستان و حاملی و بانک سازمان مجاهدین را به آتش میکشد. آنهم برای یک یا چند انعکاس آنهم با سوزاندن مسعود رجویشان؟!!!

2). فرض اینکه ترکی الفیصل فریب نخورده بلکه آگاهانه با همدستی مریم رجوی خودش هم دست اندر کار بوده و خواسته است که با توجه وضعیت اسفبار این تشکیلات آنرا دوباره نبش قبر کند و بعنوان نیرویی مطرح که میخواهد علیه رژیم استفاده کند انعکاسات مطبوعاتی و رسانه ای برایش بگیرد.

آنها که در خارجه بوده اند سازمان مجاهدین را اگر دنبال کرده باشند میشناسند. شورایی ها که البته شوربایش را مرتب میخورند نیز میدانند که:

  • مسعود رجوی برای این تشکل مافیایی حکم همه چیز را دارد. یا خیمه عمود نظام آن است.
  • هنوز بعد از 13 سال غیبت مسئولیت شورا را ول نکرده. مسئول مقاومت ایران است و همیشه بیدار؟!!!!
  • خلق جهان بداند مسعود معلم ماست، شیر همیشه بیدار، رهبر تاریخساز، عاری از استثمار،
  • داشت فراموشم میشد که امام زمان هم هست. یعنی فقط برای تنها مقطع حاضر نیست که مسعود رجوی خودش را برای این تشکل مطرح کرده، بلکه دستگاه فکری ایکه راه انداخته اگر نمیدانید باید بدانید که غیبت را ابدی میخواهد بکند یعنی بعنوان موتور تاریخی و همیشگی مانند امام حسین در میان شیعه ها خودش را برای این تشکل مطرح و جاری میکند. خواهشم این استکه به حرفهای مریم رجوی در مورد مسعود رجوی دوباره حداقل در همین آخرین شو توجه بیشتری بکنید. به بحث های انقلاب ایدئولژیک و اطلاعیه هایی که بدستور خودش و با خط خودش ولی از زبان دیگران نوشته توجه کنید.

اولا: با این حساب کدام عقل سلیم میآید و برای گرفتن انعکاس مطرح میکند که طرف مرده است. و تمامی دم و دستگاه فکری که مسعود رجوی به بهای ننگ و نفرین ابدی مردم ایران، به بهای به کشتن دادن هزاران مجاهد، کشتار هزاران هزار ایرانی، خود و وطن فروشی بنا کرده را جهت انعکاس گرفتن خراب کنند و بگویند طرف مرد و رفت.

ثانیا: آیا قابل پذیرش است که عربستان و ترکی و الفیصل بیایند و برای منظور اهداف خاص فرقه رجوی خود را مضحکه خاص و عام کنند و مثلا فریب کار کنند و از تاکتیکهای ضد اطلاعاتی استفاده کنند آنهم اینگونه، آنهم در مورد مسعود رجویش؟  قانون رابطه بین مزدور و ارباب اینرا دیکته نمیکند. ضمنا اگر میخواست برای  تشکل مورد استفاده اش کمی انعکاس خبری بیابد میتوانست بگوید که به آنها یک دفتر در عربستان دادیم، مریم رجوی را به مکه دعوت کنند و هزاران شیوه غیر مستقیم ولی صدها بار موثرتر تبلیغاتی وجود دارد. نه اینکه طرف را بکشند که طرف معروف شود؟!!!!!!

3).  فرض اینکه، ترکی الفیصل آگاهانه گفته که مسعود رجوی مرده تا او را از پیگردهای بین اللملی و داخلی و مردم ایران و همه کسانیکه خانواده و اقوام و پدر و مادر و فرزندانشان توسط تشکل او کشته شده اند خلاص شود. یعنی هدف و طرح اساسا امنیتی است.

باز سوال اول این خواهد بود که آیا سعودیها منافعشان از اینکار چه خواهد بود؟ مگر مسعود رجوی در حال حاضر تحت پیگرد جدی ای قرار دارد؟ مگر برای کسی مهم است که او کجاست؟ هرچند برای رژیم مهم است که دستگیرش کند و به محاکمه اش بکشد. ولی طی این چند سال مگر حساسیتی بین اللملی در مورد او دیده شده؟ ضمن اینکه قطعا طی این سالها بسیاری سیستم های اطلاعاتی میدانند که او کجاست.  ضمن اینکه باز چرا با مرده خواندن او و تخریب همه ساختمان و بنایی که مسعود رجوی برای حضور ابدی خودش ساخته است و در محور قبلی مطرح کردیم اینکار بشود. یعنی هرچند درست استکه مسعود رجوی رفته که در گوشه ای بطور فیزیکی بمیرد ولی نمیخواهد اساسا فکر و اندیشه امام زمانیش بمیرد. مریم رجوی آمده که مسعود رجوی بتواند غیبت کبری کند.

4). فرض اینکه آگاهانه گفته است ولی بدون هماهنگی با فرقه رجوی

هدفش نیز با اینکار این بوده که مریم رجوی را به موضع گیری در مورد مرده و زنده بودن رجوی وادار کند تا از این طریق بدانند زنده است یا مرده.

الف: معمولا سیستم های اطلاعاتی و دولتها که تشکلی را بخدمت میگیرند مایلند از همه چیز آن سر در آورند. چیزی که در تمامی سالهایی که سازمان مجاهدین در عراق حضور داشت سیستم اطلاعات عراق و حتی اطلاعات ارتش آن و یا همه کشورهائیکه سازمان مجاهدین در آن حضور داشته با انواع ترفند ها تلاش میکرند و میکنند همه چیز رجوی را در بیآورد. از تلاش برای عضوگیری سران و فرماندهان و کسانیکه در تماس با آنها بودند، نفوذ دادن نفرات، شنود تلفنی و بیسیمی، … مانند زمانیکه ما در وزارت اطلاعات عراق با حبوش جلسه داشتیم وقتی برای آوردن یک برگه سند به خودرو خودمان که در داخل وزارت خانه بیرون ساختمان مرکزی مراجعه کردم نیروهای عراقی را دیدم که دل و روده داشبرد خودرو ما را کشیده بودند بیرون. یا تلاش برای همبستر کردن زنان با اعضای دفتر سیاسی آنزمان مانند محمد حیاتی و … عربستان نیز از این قائده استثناء نیست. قطعا میخواسته بدان که این موجود کجاست؟

ب: این اطلاعات را عربستان میتوانست از خود مریم رجوی در تمامی مدتی که چکهایش را تحویل میداد سوال کند و یا کسانیکه برای دعوت از ترکی الفیصل با وی تماس گرفته بودند و در تماس هستند بکند. قطعا مریم رجوی و یا تشکیلات باید جواب منطقی ای به وی میدادند. حداقل میتوانستند بگویند که هست ولی ما نمیدانیم کجاست. این مسئله بسیار عادی است و هیچ مشکلی هم ایجاد نمیکرد که توسط عربستان در مورد سرنوشت مسعود رجوی بعنوان رهبر تشکلی که در خدمتش است سوال نماید.

ج: برای تعین اینکه مسعود رجوی مرده است یا زنده یا محل او کجاست، آیا عربستان کم ارتباط با سیستم های اطلاعاتی جهان دارد؟ که نتواند از آن طریق به این سوالش پاسخی پیدا کند؟ چه تعداد از سیستمهای ماهواره ای جهان تعلق به عربستان و سرمایه های آنها دارد؟ چه میزان ارتباطات در دستگاه آمریکا و اروپا و انگلیس و … دارد؟ عطف به اینکه مسعود رجوی مرتب توسط ماهواره و … با تشکیلات خود در تماس بوده آیا قابل فهم و پذیرش است که سیستمهای اطلاعاتی جهان ندانند کجاست؟ همآنها که پرونده 11 سپتامبر را بیش از ده سال عقب انداختند و وقتی منتشر شد آنگونه که میخواستند  برایش ادیت کردند همانها که 28 صفحه آنرا محرمانه نگهداشتند دست آخر هم بسیاری اسامی را با قلم سیاه رنگ کردند و …کجایند که برایش این سوال ساده را پاسخ دهند؟

د: اینکار ترکی الفیصل کوچک کردن خودش در مقابل فرقه ای که بخدمت گرفته است میباشد. چون در صورت تکذیب آن و یا مورد سوال قرارگرفتن توسط فرقه رجوی که چرا چنین نکته ای را مطرح کرده اید که بشدت به ضرر ماست پاسخی در خور یک ارباب نداشت که بدهد.

5) شق آخر

مقدمه:

الف: میدانیم که بعد از عراق و بموازات با آن عربستان بزرگترین حامی مالی و کنترل کننده مجاهدین بوده است. طوری که مسعود رجوی بعد از فرانسه و عراق بدون هیچ مشکلی و ترسی فقط به عربستان سفر کرده است.

ب: میدانیم که بعد از عراق که در جنگ علنی با رژیم بود، عربستان یکی از بزرگترین دشمنان رژیم در منطقه تلقی میشود. که اخیرا نیز در جریان و از بعد توافق هسته ای این دشمنی و رویارویی را بسیار علنی تر و  خشنتر بویژه در یمن بطور بی سابقه ای با کشتار مردم آنکشور طوری که سازمان های بین اللملی آنرا جنایت علیه بشریت نامیدند بارز کرده است.

ج: میدانیم که حاکمیت عربستان وهابیت را که مذهب رسمی آن است ترویج و تشویق میکند و عمده تمرکز آن ضدیت با شیعه و موضوع اعتقادات شیعه بویژه مقوله امام زمان است. طوریکه دیگر مذاهب را بدست داعش سر میبرد.

در زیر گزارش ویدئویی سنای آمریکا از نقش عربستان و وهابیت در ایجاد و گسترش داعش و اینکه وهابیت مذهب رسمی عربستان و آنچه از آن مشروعیت خود را بیرون میکشند و رویکرد وهابیت با دیگر انشعابات اسلامی آمده است.

هرچند این امر برای بسیاری آشکار است به تعدادی نمونه ساده ضدیت عربستان با شیعه که در سایتهای ایرانی میتوان یافت در زیر اشاره میکنیم. تا اینکه نقطه کانونی ضدیت وهابیون با شیعه که فلسفه انتظار و امام زمان است روشنتر شود
وهابیون با انکار یکی از اساسی ترین اعتقادات و ضروریات اسلام یعنی مهدویت درصدد مضمحل کردن اساس اعتقاد به امامت و در نتیجه نابودی بنیادی اسلام محمدی(ص) هستند. آن ها با شبهاتی چون تشکیک در طول عمر حضرت مهدی(ع) ایجاد شبهه در ولادت ایشان و تردید در اصل وجود حضرت مهدی(ع) به خاطر اختلاف نقل هایی که بعضا درباره اسامی و القاب آن حضرت شده است، درصددند که رکن رکین حیات اسلام و تشیع را که همان اعتقاد به امامت امام حی و زنده است، تخریب کرده و یک اسلام التقاطی را به مردم معرفی نمایند.

این وهابیان شبهاتی را در خصوص مسئله مهدویت دارند که به چند مورد آن به طور خلاصه اشاره می کنیم.

شبهه اول :مهدی (عج) شخصی خیالی و امام حسن عسکری فرزندی ندارد. قفاری معتقد است چون نوبختی و اشعری نوشته اند، شیعیان پس از امام حسن عسکری(ع) متفرق شده اند پس نتیجه می گیریم که ایشان فرزندی ندارد.

شبهه دوم : شیعه می گوید امام غایب است به خاطر ترس از مرگ پس حالا که این همه شیعیان زیاد شده اند ترس از مرگ نیست چرا ظهور نمی کند.

شبهه سوم : چگونه ادعا می کنید که تاکنون 1100 سال از عمر منجی می گذرد در حالی که پیامبر(ص) فرمود:«هر کس در شب ارتحال من بر روی زمین باشد بیش از صد سال عمر نمی کند.»

شبهه چهارم: با ظهور مهدی(ع) شریعت جدیدی وارد دین اسلام می شود مثل معدوم کردن بعضی مساجد و کشتن قاتلین امام حسین(ع) و …

شبهه پنجم: شیعه معتقد است امام مهدی در 5 سالگی به امامت رسیده در حالیکه طفل در تصرف اموال خود محجورات و اختیار نگهداری ندارد چه رسد به اینکه امام باشد

شبهه ششم: امام غایب هیچ نفعی ندارد.

توهین مفتی وهابی سعودی به امام زمان

به گزارش رجانيوز به نقل از شبکه خبري العالم، “شيخ عبدالعزيز آل الشيخ” مفتي و رئيس کميته علماي ارشد عربستان سعودي، در خطبه هاي نماز جمعه شهر رياض، وجود امام زمان(عج) را دروغي بزرگ توصيف کرد و گفت: کساني که اعتقاد دارند امام غايبي وجود دارد که با ظهور خود اوضاع را تصحيح و احکام شرعي جديدي را برپا مي کند دروغگو و مغالطه گر هستند، اينان بايد بدانند دين ما دين کاملي است و پيامبر اکرم(ص) ، همه رسالت را به طور کامل تبيلغ کرد و اسلام ديگر نيازي به اضافه چيزي ندارد.
به نوشته پايگاه اينترنتي التوافق مفتي عربستان افزود: کساني که ادعا مي کنند دين داراي نقص است و شخصيت هاي خيالي غايب به تصحيح آن خواهند پرداخت دروغگو هستند و راه آنان سراسر کذب، افترا و گمراهي و به دور از صراط مستقيم است.
شيخ آل الشيخ به هجمه شدید عليه شيعيان پرداخت و تصريح کرد: همه مسلمانان، دوست دار پيامبر(ص) و خاندانش هستند و کساني که خود را عاشق اهل بيت(ع) جلوه داده و عقايدشان را مرتبط با آنان مي دانند دروغگوياني هستند که در پي باطلند و سعي مي کنند تا فساد را در ميان امت ترويج داده و خون مسلمانان را جاري سازند. اهل بيت(ع) هيچ رابطه اي با اينان ندارند و مسلمانان بايد نسبت به اين فتنه گران هوشيار باشند.
مفتي عربستان بدون ارائه هيچ شاهدي بر سخنان کذبش، مدعي شد: پيروان اين مذهب گمراه، شريعت اسلامي را منحصر به گذشته مي دانند و اعتقاد دارند که احکام شرعي در زمان کنوني کاربردي ندارند و امت نيازمند نظم جديدي در شريعت است.
وي که به شدت تلاش مي کرد شيعيان را معتقد به وجود نقص در دين جلوه دهد، تاکيد کرد: اين افراد اعتقاد دارند که آموزه هاي مرتبط با اسلام و عقايدي که امت اسلامي دنبال مي کند از منابع تروريسم هستند، در حالي که امتي که بر پايه اخلاق و آموزه هاي ديني پرورش مي يابد از تروريسم و فتنه کاملا به دور است، زيرا دين اسلام، مردم را بر اساس وحدت کلمه، اخلاص، صداقت و همکاري متقابل پرورش مي دهد و کسي که ادعا مي کند شيوه هاي اسلامي، منبع فساد و تروريسم است سخت در اشتباه بوده و از بصيرت به دور است.

لینک سایت توهین های وهابیون عربستان به شیعه بخاطر اندیشه امام زمان شیعیان.

عبدالله حیدری گفته است: “شیعه ها حتی از آلت پرستان و خرافه پرستان، خرافه پرست ترن…”

یک سایت ایرانی در مورد توهین های مدیر مرکز مطالعات اندیشه و گفتگو وهابیت در عربستان  اینگونه نوشته است: “یکی از افرادی که بسیار نسبت به شیعیان با بی احترامی برخورد می کند و دائما توهین های زننده و به دور از رفتار اجتماعی و اخلاق اسلامی روا می دارد. عبدالله حیدری ، مدیرمرکز مطالعات اندیشه و گفتگو وهابیت در عربستان می باشد. وی توهین بزرگی به همه شیعیان روا داشته که از بیان آن شرم دارم ، لذا تقاضا دارم با عرض پوزش ملاحظه بفرمایید…”

توهین به شیعیان توسط کارشناس طنز پرداز وهابی،عبدالله حیدری

با این تفاصیل عربستان بشدت در تضاد بنیادین سیاسی و بطور خاص دیدگاهی یا ایدئولژیک با شیعه و شیعه گریست.

شق: فرض اینکه ترکی الفیصل بدون هماهنگی با فرقه رجوی آگاهانه از مرگ او یاد کرده است.

‎ آما چرا و به چه هدفی؟ با توجه به مقدمه فوق عربستان در دشمنی با مردم ایران، مذهب آنها و رژیم ایران منافع و فصل مشترک بسیار قویی با فرقه رجوی دارند. اما تضاد عربستان با مسعود رجوی و فرقه ای که باقی گذاشته است همان امام زمان بازیهای رجوی است. و بطور خاص عملی کردن آن با غیبت های کوچک و بزرگ میباشد. هرچند فرقه رجوی تلاش میکند در سطح علنی مطرح نشود ولی تمامی منتقدین جدا شده بطور جد دجال بازی مسعود رجوی را افشاء و مطرح و آنتنی کرده اند. این مقوله چه توسط عراقیها در همان زمانها که مطرح شد مورد سوال دستگاه اطلاعاتی عراق بود و ابراز نگرانی و عدم خشنودی خود را از این مسئله بویژه مسئله طلاقها در سازمان از طلاق مریم رجوی از مهدی ابریشمچی تا طلاقهای سالهای بعد بقیه مجاهدین ابراز میکردند و مورد تمسخر نیز قرار میدادند و هنگام توضیحات ما از ضرورت آن با پوز خند واکنش نشان میدادند و میگفتند که دیگر “برادران در منطقه” نیز نگاهی تعجب انگیز به این امر دارند که نظرهمگی ما در آن زمان در تشکیلات از “برادران در منطقه” همان عربستان بود. در آن زمان رجوی مطرح میکرد چاره ای ندارد. که مدتی نیز همزمان با سرکار آمدن خاتمی رابطه سازمان با عربستان به تعطیلی کشیده شد.

امروزه که عربستان تلاش به یافتن نقش بسیار فعالتر و کنترل کننده در منطقه را دنبال میکند ولی چه در صحنه نظامی حملات ضد انسانی به یمن و چه در سطح بین اللملی با توافق هسته ای رژیم با آمریکا و اروپا و برداشته شدن تحریمها و رو شدن نقش عربستان در رابطه با داعش و جنایت 11 سپتامبر چه توسط جهان و حتی خود آمریکا، زیر سوال رفت و شکست خورد، عربستان را دوباره بسمت اسب مرده ای بنام مسعود رجوی و تشکل او رانده است. اخبار بعد از شرکت ترکی الفیصل در شو مریم رجوی مربوط به ملاقات محمود عباس با او که توسط تمامی فلسطینان مورد لعن و نفرین قرار گرفت و آنرا دستور مستقیم سعودیها خواندند نشان داد که عربستان قصد دارد جهت کسب اهدافش از ابزاری که کهنه شده و دور انداخته بود دوباره بهره برداری بکند.

تضاد سعودیها با فرقه رجوی

اما در این میان در سلسله مراتب رهبری عربستان، مسعود رجوی و فرقه رجوی شیعه تضاد خاص خودش را برای سعودیها دارد و آن هم شیعه بودن آن و مهمتر اینکه مسعود رجوی خودش را در کانون تضاد ایدئولژیک وهابیت با مردم ایران و مذهب آنها نشانده است، که همانا امام زمان خواندن خودش است. چیزی که با حمایت عربستان از فرقه رجوی عملا باید به نیرویی که متضاد خودش است میدان و مشروعیت ببخشد. بنابرا این چاره چیست؟

عربستان: اگر میخواهیم از برگ رجویها استفاده کنیم باید امام زمانی او را بسوزانیم. بنابراین در جلسه مرحوم بودن او را خارج از اراده و بدون هماهنگی با مریم رجوی مطرح میکنیم تا تمامی استراتژی غیبت رجوی که برای امام زمان بازی خودش بنا کرده بود بسوزد. تا از این طریق:

اولا مخالفت فقهای عربستانی خنثی و خیال راحتتری داشته باشند،

در ثانی فرقه رجوی ضعیفتری داشته باشیم که بهتر و بیشتر تحت امر عربستان قرار بگیرد. چون قصد آنها حمایت از مردم ایران و آزادی و دمکراسی و… نیست. حتی به کرسی نشاندن رجویها هم نیست. بلکه مقابله با رژیم ایران است در تضاد با خود عربستان. همچنین میبینیم که وقتی برای فرقه رجوی، خیمه عمود نظامش را خرد و خمیر و دفن میکند شعارهای توخالی کاری که فردوسی کرده است را برایشان سر میدهد که زیاد هم احساس نا راحتی نکنند. میماند یک سوال و آن اینکه خوب چرا بازی با برگ مسعود رجوی؟

جواب احتمالی میتواند این باشد که،

مسعود رجوی در عربستان بوده و آنجا مرده است  ویا عربستان دقیقا از محل و وضعیت او مطلع است و خودش هم آنرا ترتیب داده است و کننرل میکرده است (توجه به این مسئله که مسعود رجوی همواره ارتباطاتش حفظ شده است باید تحت حمایت یک کشوری میبود که سیستم های اطلاعاتی دیگر اقدامی نکرده یا نمیتوانستند بکنند چون حامی آن کشور پولدار و گردن کلفتی است، به زبان دیگر اگر بصورت مخفی در کشوری بود قطعا دچار مشکل میشد ولی اینکه دچار مشکلی نیست یعنی تحت حمایت یک کشوری است که توانسته مخفی بماند آن کشور نیز هر کشوری نیست بلکه همان کشوری است که وقتی دستش در تروریسم 11 سپتامبررو میشود حتی آمریکا را تهدید میکند که پولهایش را بیرون میکشد و میبینیم که نتیجه گزارش چگونه تغییر میکند و جاهایی اسامی سیاه میشود) . و عربستان نیز با علم بدان آمده موضوع مرگ رجوی را علنی کرده است. تا ضمن استفاده از برگ رجویها علیه رژیم عملا تفکر شیعه و امام زمان بازی آنرا و این تفکر را برای همیشه بسوزاند. یا به زبان سیاسی عربستان با پول و حمایت سیاسی اضداد برای خودش نتراشد.
استفاده از برگ رجویها بله ولی تقویت آنها خیر.شاهد بسیار قوی نیز همین که رجوی که برا ی هر خمپاره به اشرف و لیبرتی یک پیام میداد و سوز وگداز میکرد و با اشک تمساح بهره برداری مینمود، بعد از خبر مرگش هنوز پیامی نداده است. جواب احتمالی این است؟! تا آینده روشن کند که مرده یا هنوز حداقل نفس میکشد.

هجدهم مرداد 95

داود ارشد

عضو سابق شواری ملی مقاومت و مجاهدین

نه به تروریسم و فرقه ها

تظاهرات مردم ایران و آنچه آنرا تهدید میکند

ژانویه 1, 2018

کشورمان ایران در چند روز گذشته بار دیگر شاهد تظاهرات مختلفی در اکثر شهرهای کشور بوده است. تظاهرات اخیر که در

روز پنجشنبه 7 دیماه از مشهد با شعارهایی علیه حسن روحانی آغاز شده در ادامه اما جلوه همیشگی اش را بخود گرفت و در شهرهای دیگر شاهد تکرار شعار علیه روحانی  نبودیم.

ویژگی های منحصربفرد تظاهرات اخیر:

درگذشته نیز شاهد تحرکاتی علیه حسن روحانی بوده ایم. از جمله در روز جهانی قدس تعدادی از شرکت‌کنندگان در راهپیمایی روز قدس تهران علیه حسن روحانی،  شعار دادند.شعاردهندگان با مقایسه آقای روحانی و ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس ایران شعار دادند: “روحانی بنی‌صدر پیوندتان مبارک”. خبرگزاری ایلنا معترضان را “برخی نیروهای تندرو” خوانده که با حضور در اطراف آقای روحانی شعار “مرگ بر آخوند آمریکایی، مرگ بر فتنه‌گر، مرگ بر منافق و مرگ بر بنی‌صدر” هم داده‌اند.

حمایت بعضی عناصر داخلی از تظاهرات مشهد:

در کمال تعجب اما و برخلاف انتظار شاهد حمایت کسانیکه اساسا دل خوشی از حضور مردم در خیابانها ندارند از تظاهرات مردم مشهد بودیم.

احمد علم الهدی،

««مردم همواره می توانند به طور قانونی مشکلات خود را مطرح و از طریق تجمع، مطالبات به حق خود را بیان و به نتیجه برسانند همچنان که کارگران و دیگر گروههای صنفی بارها با این روش مشکلات خود را بیان و بر طرف کرده اند.  در اتفاقات پنجشنبه مشهد، اشکال بر مردمی وارد است که برای بیان مطالبات به حق خود، دعوت مرجعی ناشناس را پذیرفته و به خیابان آمدند.»»

حسین نوری همدانی،

««این اعتقاد وجود دارد که مردم خواسته حقی دارند و پشتیبان آنها هستیم، زیرا از گرانی، سختی معیشت و بیکاری رنج می‌برند که با جلسه، سخنرانی، الفاظ و آمار و ارقام درست نمی‌شود، رفع این گرانی، فقر و بیکاری خواسته به حق مردم است و ما پشتیبانی می‌کنیم. در مملکت مالباختگانی هستند که برای ما نامه می‌نویسند که ما به مراکزی پول دادیم و دولت اقدام نمی‌کند پول را پس بگیریم این در حالی است که دولت به واسطه بانک‌ها دیرکرد دریافت می‌کند و بارها بیان شده دیرکرد حرام و رباست ولی دریافت می‌کند.»»

حمید رسایی،

««آقای روحانی و رسانه‌های اقماریش که تمام هم و غم‌شون برگزاری کنسرت خصوصا در مشهد بود حالا که تعدادی از مردم مشهد در اعتراض به وضع موجود به خیابان ریختن و دسته جمعی کنسرت مرگ بر روحانی رو اجرا کردن چرا عصبانین و این مردم رو سانسور می‌کنن؟»»

در همین رابطه اخباری نیز منتشر شده در بعضی رسانه‌های صبح امروز یکشنبه ۱۰ دی (۳۱ دسامبر) به نقل از کانال تلگرام غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، نوشتند که آقای علم‌الهدی به دلیل “اقدام پشت‌پرده او در تجمعات خیابانی مشهد” که جرقه اعتراضات روزهای اخیر را زد، به شورای عالی امنیت ملی احضار شده و علی شمخانی، دبیر این شورا، به تندی به او تذکر داده است. که البته توسط دفتر علم الهدای تکذیب شد.

محتوای تظاهرات

همانگونه که دیدیم هرچند شعارهای تظاهرات بر علیه حسن روحانی از مشهد شروع ولی بلافاصله ابعاد سیاسی بخود گرفت و مردم بجان آمده مسائل معیشتی را به مسائل سیاسی و بین اللملی همچون سوریه و … و یا به مسائل اجتماعی و آزادیها با این

پرچم (روسری) سفید ضد حجاب اجباری یک زن جوان در تظاهرات

عکس سمبلیک یک زن جوان که روسری سفید خود را بعنوان پرچم سفید در ملا عام در اعتراض به حجاب اجباری برافراشته است گره زدند. که بوضوح حاکی از پتانسیل انفجاری جامعه ناشی از بی پاسخ ماندن تمامی مطالبات خود از گرانی، دزدیهای نجومی اصحاب حکومت، بی عدالتی، بیکاری، نبود آزادی، …است. طوریکه فرد معلوم الحالی چون احمدی نژاد که مردم را “خس و خاشاک” مینامید و با تظاهرات 1388 آن کرد که همه شاهد بودیم، نیز دوره افتاده و فریاد وای عدالتش برهواست. ولی

شعارهای مرگ بر و شاهنشاه روحت شاد در حضور نیروی انتظامی

هیچکدام از این مطالبات برحق مردم تاکنون پاسخی جز سرپوش گذاشتن، جز سرکوب کردن، جز دعوت به وحدت و آرامش که طبق تجربه مردم تنها ادامه وضعیت موجود را دنبال میکند دریافت نمیکند. باید خاطر نشان ساخت که در روزهای ابتدایی شعارهای بسیار مشکوک و بی محتوایی از جمله در مورد “رضا شاه” و یا غلط بودن انقلاب 22 بهمن و یا در حضور نیروی انتظامی شعار شاهنشاه روحت شاد نیز داده میشد. که در ادامه شعارهای ضد حسن روحانی و قابل بهره برداری بمنظور تهیج و توجیه به صحنه آوردن عناصری جهت سرکوب تظاهرات و چه بسا اهداف بزرگتر ارزیابی شدند  که به هیچ وجه توسط مردم جدی گرفته نشد و بسرعت محو گردید.

رویکرد لباس شخصیها و گارد ضد شورش

طبق تجربه سال 1388 که چندین روز تظاهرات را از نزدیک و به چشم دیده ایم و در مقایسه با آن، در تمامی ویدئوهای منتشر شده از تظاهرات اخیر نه تنها شاهد سرکوب تظاهرات نبوده ایم بلکه عمدتا نیروهای انتظامی در حاشیه و یا بطور نسبی سمبولیک به اینطرف و آنطرف رفته و در مواردی از تظاهرات حمایت کرده، در مواردی هم با بلندگو بر حق مشروع ولی طبق قانون مردم به تظاهرات را برسمیت شناخته اند !! و در ابعاد کمی و کیفی با رویکرد سال 1388 با تظاهرات تفاوت وجود دارد. البته این امر به معنی این نیست که هیچ درگیری و یا ضرب و شتم  توسط نیروهای ضد شورش صورت نگرفته و نمیگیرد همانگونه که اخبار کشته شدن دو تن از هموطنان در شهردرود اصفهان و حداقل دو تن در ایذه مورد تائید قرارگرفته است. طبعا وقتی تظاهرات در این ابعاد کشوری وجود دارد نه میتوان آنرا چه در ابعاد درگیری فیزیکی و چه در ابعاد شعارهایی که داده میشود کنترل نمود.

هدایت و سازماندهی تظاهرات

آنچه در سال 1388 شاهد بودیم تظاهرات یک تم و محتوای واحدی داشت و از طریق شبکه های اجتماعی و شبکه دفاترانتخاباتی و اشخاص فعال در انتخابات جاری سازماندهی و تا حدودی زیادی رهبری میشد. از جمله اینکه شعارها محتوای انتخاباتی و ضد تقلب مانند رای من کجاست… داشت و یا تظاهرات میلیونی سکوت… که با سرکوب تظاهرات در روزهای بعد و عاشورا از کنترل خارج شد. ولی تظاهرات در این دوره هرچند در مشهد با تم  ضد روحانی و هدایت شدگی واضحی استارت خورد ولی تظاهرات مردمی در اثر این جرقه بصورتی هدایت نشده ولی سازماندهی شده توسط شبکه های اجتماعی ادامه یافته است. ویژگی شبکه های اجتماعی به خودی خود این است که تنها میتواند نقش ارتباطی و اطلاع رسانی را بازی کند ولی در نبود سیستم هدایت و رهبری  نقش هدایت کنندگی ندارد.

گستردگی و بزرگی

تظاهرات اخیر همانگونه که دیده میشود دارای ابعاد کوچک و پراکنده است که حکایت از خود جوش بودن آن و نبود یک شبکه هدایت مشترک میباشد.

تهدیداتی که تظاهرات مردمی با آن مواجهه است

بزرگترین تهدید تظاهرات همانگونه که شواهدی نیز از آن در شروع مشاهده شد از جانب راهزنان “دشمنان همین مردم و میهن” است تا با میلیتریزه کردن فضای کشور راه را برای پیش بردن اهدافشان باز کنند. تا حرکتهای برحق اقتصادی و معیشتی و …مردم را بهانه ای و وسیله ای برای تبدیل و چرخاندن آن علیه خودشان قرار دهند. توجه داریم که نفس سرکوب محدود لزوما تهدید اصلی نیست چون ممکن است شعله های تظاهرات را کوتاه یا حتی موقتا خاموش کند ولی هر کشته و هر زخمی و … را در خاطرهای سیاسی مردم بجان آمده ثبت میکند که بانک پتانسیل اجتماعی مردم را پر تر میکند.

اما عطف به ورود عنصر شبکه های اجتماعی در سازماندهی تظاهرات میتواند دست سیستمها و قدرتهای بزرگ مانند بعضی جناحهای هار رژیم تا اسرائیل و عربستان و آمریکا و مزدوران آنها همچون فرقه مافیایی رجوی را نیز در دخالت در امور جهت اثر گذاری بر تظاهرات در جهت منافع خودشان باز کند. مانند آنچه در سیستم انتخابات آمریکا شاهد بودیم.

طبق اسناد غیر قابل انکار و تجربه و اطلاعات بنده در سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت، چه در سال 1388 که تلاش میکرد با بکارگیری عناصری شعارها را بنفع خود بچرخاند که با شکست کامل مواجهه شد و چه در زمان جنگ تشکیلات ما در فرقه رجوی شعار صلح میدادیم و تحلیل میکردیم که جنگ ریسمان حیات رژیم است و به محض توقف جنگ در یک لحظه  فروپاشی رژیم را خواهیم داشت. که همه مردم دیدند که رژیم چگونه بعد از جام زهر فروپاشید!!!!

بعد از آتش بس سال 1367 حباب توخالی صلح طلبی مسعود رجوی ترکید طوری که تمامی تلاش ما در سازمان و شورا شروع مجدد جنگ بود. و  تلاش میکردیم که عراق را متقاعد کنیم که جنگ را دوباره آغاز کند. هرچند عراق با عملیات فروغ جاویدان موافقت کرد و لی بعد از شکست کامل آن دیگر به خواستهای رجوی وقعی نگذاشت طوریکه هفت سال رجوی توسط صدام بایکوت شد.

در دوره خاتمی نیز با قدمهایی که خاتمی برای نزدیکی به جهان و غرب برداشت سیاست جنگ طلبانه رجوی بویژه کم شدن فشارهای سرکوب داخلی ناشی از افشای قتلهای زنجیره ای… مسعود رجوی را با مرگ سیاسی و روحی روانی مواجهه نمود.

دروغهای نجومی مسعود رجوی جهت بستن فضای سیاسی جامعه برای مردم

طوریکه در قبال تحلیلی که بنده در همان زمان از شرایط ایران و ذهنیت مردم ایران و خواست و تمایل آنها و اینکه چقدر ما در سازمان بدور از واقعیات سیاسی اجتماعی بسر میبریم نوشته و به رجوی دادم، برای هفت سال مرا با مارک خاتمی چی به بصره تبعید نمود. از طرفی نیز تمامی تلاشهایش را نمود که آشوب و سرکوب مطلق و بسته شدن تمامی فضای سیاسی را به ایران بازگرداند.

در همین رابطه نیز تمامی نشریات سازمان را پر میکردیم از دروغهای نجومی جهت کشاندن سپاه به میدان تا سرکوب و اختناق را در اثر حضور خاتمی شل شده بود بازگرداند. در همین ایام نیز عملیات خمپاره زنی به شهرها نیز آغاز شد تا فضای باز سیاسی را که برای رجوی حکم زهر داشت را ببندیم

دوره دوم خاتمی تعین تکلیف رژیم .

پیام از قول یک مومیایی به مردم 

در همین دوره جدید تظاهرات مردم ایران سیستم دروغ و دجالگری این تشکیلات مافیایی و خود فروخته به عربستان و اسرائیل دوباره براه افتاده است. طوری که جسد متعفن و پوسیده مسعود رجوی از قبری که سنگش را ترکی الفیصل برآن نهاده بود بیرون آورده و بنام او اطلاعیه صادر کرده اند:

وی از قهرمانانی یاد کرده که فرمانداریها، مراکز سپاه، قضائیه، دفاتر امام جمعه ها در شهرهای مختلف را تسخیر و منهدم کردند تشکر نموده است. و از مردم و جوانان خواسته که در همکاری با ارتش آزادیبخش ملی!!! البته در تیرانا آنهم درون حصار بتونی همه مراکز دولتی را اشغال کنند!!!!

پیامی از یک جسد متعفن نبش قبر شده

آقای رجوی ای که خواستش از ترامپ بمباران همین مردم است. همین مردمی که سالیان است آنها را خائن مینامند چون به امام زمانی او لبیک نگفته اند.  و تمامی اینها را در درون فرقه بی خبر از جهان بعنوان بازوان ارتش آزادیبخش خود یاد میکند. در صورتیکه همه جهان شاهد کم و کیف تظاهرات در ایران است. که همان سیاست در راستای خواست عربستان، اسرائیل و آمریکای ترامپ و البته منطبق با خواست جناحهای حار رژیم که با وسیله قرار دادن چنین اکاذیبی بمیدان آمده و تظاهرات صلح آمیز مردم را که خواستهای برحق خود را مطالبه میکنند را به خاک خون کشیده کنترل کل کشور را بدست بگیرند.

خواست تمامی دشمنان ایران و ایرانی نه رسیدن مردم ایران به خواسته هایشان بلکه رسیدن خودشان به حکومت و تامین منافع خودشان از عربستان و اسرائیل و آمریکای ترامپ گرفته تا مزدور آنها مانند رجوی تا جناحهای حار رژیم میباشد. نشانه هایی نیز دیده شد در همکاری و همدستی دشمنان ایران و ایرانی که تظاهرات را به سلطنت طلبان و یا فرقه رجوی نسبت دادند. تا مقدمه چینی باشد جهت سرکوب تظاهرات و رسیدن به اهدافشان.

البته همه اینها از تنفر مردم ایران از خودشان آگاه هستند. طوریکه نتانیاهو به همه وزیران خود دستور داده است که علنا از تظاهرات مردم حمایت نکنند.

مردم ایران هوشیارانه باید بر خواست برحق خود و تا رسیدن به اهدافشان بدون اینکه بازی دشمنان ایران و ایرانی را بخورند ادامه دهند.

بیانیه ملی “شو”رای ملی مقاومت در نفی خاتمی و اینکه وی به دور دوم نمیرسد و او را میکشند.با امضاء بنده (داود باقروند ارشد) در پای آن در نشریه مجاهد

داود باقروند ارشد

عضو سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

Leave a comment